دنبالکردن اینفلوئنسرها و بلاگرها که بیشتر در حوزه سبک زندگی فعالیت میکنند، باعث ایجاد چالشهایی در زندگی افراد میشود که ممکن است در ابتدا متوجه آن نباشند، اما بعدها مجبور میشوند با مشکلات بسیاری دستوپنجه نرم کنند.
غرق در خوشبختی. یک زندگی بی عیب و نقص و همه چیز تمام. این تصوری است که بسیاری از افراد جامعه در مورد بلاگرها و زندگیشان دارند. تصوری اشتباه از زندگی افرادی که درواقع مردم باعث ایجاد این موقعیت برای آنها شدهاند. دکتر زهره بهادری، مشاور تخصصی خانواده تجربه میدانی خود را از زوجهای آسیبدیده از شبکههای مجازی با ما در میان گذاشتهاست.
ایجاد افکار نادرست
درست است که اغلب ما تنها به دلیل کنجکاوی صفحههای بلاگرها را دنبال میکنیم، اما این کار به مرور برایمان به عادت تبدیل میشود. دنبال کردن چنین افرادی در شبکههای اجتماعی آسیبها و تأثیرات نامطلوبی را برای دنبالکنندگان و خود بلاگرها به همراه دارد.
بهادری در اینباره میگوید: «اولین ضربهای که این افراد به خود میزنند این است که دچار پندارهای غلط میشوند. در ادامه از عقل فکری و عقل طبیعی که براساس آیات قرآن در سوره شمس قدرت تشخیص غلط و درست را دارد فاصله میگیرند. در مرحله بعد هم با افزایش مقایسههایی که به تدریج افزایش مییابد، آرامش درونی خود را از دست میدهند و نگرانی و استرس به سراغشان میآید.»
پیامدهای منفی زیاد
دکتر بهادری میگوید: «در ابتدا با قطعیت ۱۰۰درصد باید بگویم که راحتتر شدن ارتباط و گستردگی آن در شبکههای اجتماعی پیامدهای منفی زیادی به دنبال داشته است. ارتباطات در مقایسه با گذشته بسیار افزایش پیدا کرده و یکی از دلایل آن وجود فضای مجازی است که افراد به راحتی همه چیز را با مخاطبانشان به اشتراک میگذارند. یک نمونه آن تحریکات جنسی بیشتر از نیاز عادی مردانی است که باعث میشود با مشکلاتی مواجه شوند. مسائلی مانند اینها در گذشته وجود نداشت، اما در حال حاضر به راحتی با یک کلیک همه چیز در برابر دیدگان افراد قرار میگیرد. برخی از افراد در شبکههای اجتماعی با قرار دادن عکسها و فیلمهای جنسی و نامناسب خود باعث تحریک افراد جامعه میشوند. این مسائل حتی گاهی موجب بیمیلی افراد به همسرانشان هم میشود. به عنوان مثال فردی از مراجعان میگفت که همسرش پس از دنبال کردن یک بلاگر رفتارش تغییر کرده و نسبت به او بیمیل شده است.»
بهادری در ادامه میگوید: «دنبال کردن این افراد گاهی باعث افزایش خلأهای عاطفی افراد میشود و این اتفاق بهویژه در زنان بیشتر رخ میدهد. بسیاری از مراجعانی که با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند، تلفن همراه را به چشم رقیب یا در اصطلاح هوو میبینند و حتی دنبال کردن بلاگرها توسط همسرانشان را موجب بیتوجهی آنها نسبت به خود میدانند.»
گشت و گذار مجازی که کار دستمان میدهد
براساس اظهارات این مشاور خانواده، بسیاری از افراد خلأهای جنسی، روانی و حتی اقتصادی خود را از طریق برقراری روابط جدید پر میکنند. روابطی خارج از زندگی مشترک که در زندگی افراد متأهل، پای نفر سومی را هم به زندگیشان باز میکند. نفر سومی که در برخی از مواقع بلاگرها محسوب میشوند.
زهره بهادری درباره ابن موضوع میگوید: «حضور در فضای مجازی گاهی خود به خود باعث ایجاد ارتباطات غیرمعمول میشود. این روابط ممکن است از یک جمله یا یک پیام ساده و یا یک درددل شروع شود و در آخر به یک رابطه غیرعادی منجر شود.
یعنی فرد از یک دنبالکننده عادی به مخاطب خاص تبدیل میشود. در این مواقع فرد دچار کوچکنمایی یا خطای شناختی میشود. بهعنوان مثال بعضی از افراد میگویند که فقط یک پیام ساده بود، با این وجود همین موارد ادامه پیدا میکند و این روابط را ایجاد میکند.
باید توجه کنیم که بسیاری از افراد در همین شبکههای اجتماعی کسبوکاری شرافتمندانه دارند، اما به هر حال ممکن است روابط ناسالمی هم به وجود بیاید و نباید با این مسائل ساده برخورد کرد. تأکید دین ما هم بر ارتباط حداقلی بین زن و مرد نامحرم است.»
شکلگیری روابط نامعمول تنها به رابطه با افراد شناخته شده در شبکههای اجتماعی محدود نمیشود. بعضی افراد برای پرکردن خلأهایی که در زندگی زناشویی یا شخصی خود دارند، وارد رابطههایی میشوند که شبکههای اجتماعی بسترساز آنهاست. به هر حال در هر دو شکل این رابطهها نهاد خانواده بیشترین آسیب را میبیند.
ایجاد شک، بدبینی و بدگمانی
پنهانکاری، دروغ و سوءظن همیشگی از دیگر آسیبهایی است که این روابط به دنبال دارد. دکتر بهادری میگوید: «اینگونه روابط تغییرات رفتاری و تأثیرات منفی را در فرد به وجود میآورد. بهعنوان مثال فرد بیان میکند که همسرش قبلا حتی در شبکههای اجتماعی حساب کاربری نداشت، با این وجود حالا مدام با موبایلش سرگرم است، مکالمههای تلفنی طولانی دارد و از همه مهمتر دروغگو و پنهانکار شده است یا در موارد دیگری شاهد ایجاد شک و بدبینیهای بیسابقه در فردی هستیم که متوجه ارتباط همسرش با فرد دیگری شده است.»
در برخی موارد حتی ممکن است که رابطه دو فرد دچار مشکل نباشد و همسر به همه نیازهای طرف مقابل توجه کند، با این وجود فرد فقط به دلیل اختلالات رفتاری که ریشه در دیدن مداوم رفتارهای بلاگرهای جنس مخالف دارد، دنبال ایجاد رابطه با یک نفر دیگر برود. این مشاوره خانواده میگوید: «این دسته از افراد به همسر خود متعهد نیستند. جالب است که بسیاری از آنها در چنین مواقعی رفتار خود را توجیه میکنند. بهعنوان مثال آقایی مراجعه میکند و میگوید: «من به حاشیه رفتم و کارمان به طلاق کشید.»
این مسائل ساده و کوچک نیستند!
نوع دیگری از مشکلاتی هم که بهادری به آن اشاره کرد، آسیبهای اقتصادی بود. این آسیبها ممکن است در مواردی برای هزینه بیش از حد تشریفات و تجملات باشد که به تقلید از بلاگرها و سبک زندگی آنها انجام میشود.
در مواردی هم ممکن است آسیبهای جبرانناپذیر اقتصادی به یک فرد وارد کند. او از یکی از این آسیبها برایمان میگوید: «آقایی به من مراجعه کرد و گفت بهواسطه شبکههای اجتماعی با یکی از این افراد وارد رابطه شده بود. طرف مقابل هم با سیاست این رابطه را مدیریت میکند و همه سرمایه این آقا را از او میگیرد.»
زهره بهادری در ادامه آمار قابل توجهی ارائه میدهد: «اگر به صورت آماری بخواهم توضیح بدهم، حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد مشکلات مراجعان ما به دلیل روابط فرازناشویی است که از این میان بیش از ۷۰درصد روابط به طریقی به فضای مجازی مربوط میشود. یعنی در واقع حدود یک سوم مشکلات مراجعان از تأثیرات شبکههای اجتماعی نشأت گرفته است.»
بهادری مشکلات ناشی از دنبال کردن بلاگرها را به سه دسته اقتصادی، عاطفی و جنسی تقسیم میکند و میگوید: «هم مردان و هم زنان از هر سه نوع مشکلات آسیب میبینند. افرادی که با این مشکلات مواجه هستند، حتی افرادی که هنوز در مراحل ابتدایی آن قرار دارند و با مشکلات جدی مواجه نشدهاند، باز هم باید تحتنظر مشاوران قرار بگیرند و به آنها مراجعه کنند. نباید به سادگی از کنار این مسائل عبور کرد، چراکه در غیر این صورت این مسئله ادامه پیدا میکند و به صورت ریشهای حل نمیشود. افراد باید به اندازهای آگاه شوند که بدانند شروع این روابط اول از همه به خودشان و در درجه بعد به اطرافیانشان آسیب میزند.»