اگر بخواهید بفهمید مطلبی در اینترنت راست است یا دروغ، باید چیزهایی بیش از تفکر انتقادی بلد باشید
📍اینترنت دریای بیپایان اطلاعات است. راست و دروغ در این دریا چنان درهم آمیختهاند که گاهی همۀ امیدمان را برای رسیدن به حقیقت از دست میدهیم. بااینحال، یک استاد دانشگاه استنفورد میگوید شاید باید ابزارهایمان را برای تشخیص راست از دروغ در دنیای مجازی تغییر دهیم. در مدارس به ما میآموزند که برای قضاوت دربارۀ یک متن باید اول آن را با دقتِ تمام خواند. اما در دنیای آنلاین، مهمتر از خواندن یک متن، توانایی فراتر رفتن از آن است.
در اینترنت، جاییکه معجونی از تبلیغاتچیها، لابیگرها، نظریهپردازان توطئه و دولتهای خارجی نقشه کشیدهاند تا توجه شما بدزدند، این راهبرد نابودتان میکند. بیاعتناییِ انتقادیِ آنلاین دقیقاً هماندازۀ تفکر انتقادی اهمیت دارد. علتش آن است که، توجه ما از یک نوتیفیکیشن به یک پیامک و از آن به لرزش بعدی تلفن همراهمان پرتاب میشود.
این وفورِ بیشازحد هزینه دارد و هزینهاش کمیابی است. سیل اطلاعات توجه را میفرساید و توانایی تمرکز را تضعیف میکند.
جامعۀ مدرن با چالشی روبهروست؛ منابعی که ممکن است توجه را مصرف کنند بیشازحد فراوانند. جامعۀ مدرن باید بیاموزد تا «توجه را، بهنحوی مؤثر، در میان این منابع توزیع کند».
ما داریم جنگ بین توجه و اطلاعات را میبازیم.
چسبیدن به سایت
موضوع مطالعه این است که آدمها چگونه میفهمند چه چیزی در فضای مجازی حقیقت دارد.
یک تیم پژوهشی در دانشگاه استنفورد، اخیراً نمونهای ملی متشکل از ۳۴۴۶ دانشآموز دبیرستانی را بر اساس تواناییشان در ارزیابی منابع دیجیتال سنجیده است. در این پژوهش، دانشآموزان وبسایتی را با استفاده از اینترنت بررسی کردند. این وبسایت مدعی است «گزارشهایی واقعی» را دربارۀ اقلیمشناسی منتشر میکند.
از دانشآموزان خواسته شده بود تا دربارۀ موثقبودن این سایت قضاوت کنند. پیامی روی نمایشگر به آنها یادآوری میکرد که میتوانند هرجایی در اینترنت را برای رسیدن به پاسخ جستوجو کنند.
اکثر آنها، بهجای ترککردن سایت، دقیقاً همان کاری را کردند که مدرسه آموزش میدهد، یعنی به همان سایت میچسبیدند و مطالبش را میخواندند. به صفحۀ «دربارۀ ما» میرفتند؛ روی گزارشهای فنی کلیک میکردند و نمودارها و جداول را بررسی میکردند. این سایت پر از زرقوبرقِ پژوهشهای دانشگاهی بود و خیلی خوب به نظر میرسید، مگر برای کسی که مدرک کارشناسی ارشد اقلیمشناسی داشته باشد.
دانشآموزان معدودی، یعنی کمتر از ۲درصد آنها، فهمیدند صنعت سوخت فسیلی حامی این سایت است، اما به کاربستن تفکر انتقادی دربارۀ محتوای سایت آنها را به این نتیجه نرساند. آنها با بیرونرفتن از سایت و مراجعه به دیگرجاهای وبِ آزاد موفق شدند به این موضوع پی ببرند، یعنی برای شناختنِ اینترنت از اینترنت استفاده کردند.
صحتسنجهای حرفهای تنها پس از رجوع به اینترنت آزاد برآورد میکنند که آیا این محتوا ارزشِ صرفِ توجه را دارد یا نه. آنها میدانند که نخستین قدمِ تفکر انتقادی این است که بدانیم چه زمانی باید آن را به کار ببندیم.
تفکر انتقادی
مقاومتکردن دربرابر جذبۀ اطلاعاتِ مشکوک آموختنی است و آموختن آن به چیزی بیش از راهبردی جدید در جعبهابزار دیجیتال دانشجویان نیاز دارد. تنها در شرایطی میتوان به این مقاومت دست یافت که فروتنانه آسیبپذیریمان را بپذیریم، اینکه علیرغم قدرتهای فکری قابلتوجه و مهارتهای تفکر انتقادی، هیچکس مصون نیست از ترفندهای خطیری که شارلاتانهای دیجیتال امروزی به کار میبرند.
وقتی در سایتی ناآشنا میمانیم و تصور میکنیم آنقدر باهوشیم که رکب نمیخوریم، توجهمان را هدر میدهیم و کنترلمان را به دست طراحان سایت میسپاریم.
هنگامی که چند ثانیه وقت صرف میکنیم و آن سایت را با یاریگرفتن از قدرتهای استثنایی وبِ آزاد میسنجیم، هم کنترلمان را پس میگیریم و بهوسیلۀ آن میتوانیم ارزشمندترین داراییمان، یعنی توجهمان، را بازپسگیریم.