شهید محسن فخری‌زاده از دانشمندان پرافتخار هسته‌ای و دفاعی کشورمان نزدیک به سه دهه در فهرست ترور گروه‌های تروریستی و رژیم صهیونیستی قرار داشت. در سال‌های اخیر بارها عملیات تروریستی علیه وی کشف و خنثی شده است.

برای اینکه بهتر و بیشتر بتوانیم موضوع بررسی نقش فضای مجازی و رسانه‌ها را در ترور این شهید درک کنیم، ابتدا به روایت های مختلفی اشاره خواهم کرد.

رسانه اول: ایشان دانشمند هسته‌ای نبوده است.

رسانه دوم:  پهپاد عامل ترور بوده است.

رسانه سوم: عامل انسانی نقش داشته است.

رسانه چهارم: هیچ تروریستی در صحنه ترور نبوده است.

 رسانه پنجم: تیربار داخل نیسان، مجهز به یک سیستم هوشمند ماهواره‌ای بوده است

رسانه ششم: یک نفر دستگیر شده است.

«فخری زاده شهید شد اما ترور رسانه‌ای هنوز در جریان است»

چه کسی همه واقعیت را می‌گوید؟

امروز رسانه‌ها با «جنگ روایت ها» مواجه هستند. در این جنگ برنده کسی نیست که بزرگترین بمب‌ها را دارد بلکه پیروز کسی است که بهترین روایت را دارد.

چرا که روایت عنصر اصلی قدرت رسانه است.یعنی در روایت غالب، پیروزی بدون جنگ اتفاق خواهد افتاد.

به طور مثال، مگر سندی بر شیوع اولیه کرونا از چین مطرح شد یا فقط هیاهو و روایت غالب رسانه‌هاست؟

 در موضوع ویروس کرونا یک هجمه سنگین از سمت رسانه‌های معاند با چند سرفصل مشخص، که روایت غالبشان بود در ایران توزیع شد:

۱– ایران در مقابل کرونا ناتوان است.

۲- کرونا از ایران به بسیاری از کشورهای همسایه رفته است.

۳- مسئولین جامعه اسلامی حقیقت را به شما نمی‌گویند.

اگردر چند صد سال آینده موضوع کرونا را در ایران بررسی کنند، چنان چه روایت رسانه‌های معاند توانسته باشد در اذهان عمومی جا بگیرد آیندگان ما را بر اساس این روایت ها خواهند شناخت.

در موضوع شهادت حاج قاسم نیز روایت های مختلفی از سوی این رسانه‌ها به چشم می خورد. چون هر کدام از حوادث ذکر شده یک حقیقت است. پس برای اینکه بتوانیم پیروز شویم نباید روایت اول را از دست دهیم، چرا که ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که هر ثانیه با سیلی از پیام‌های رسانه‌ای مواجه هستیم و این روایت اول(غالب) است که در ذهن مردم می نشیند و باور می‌کنند.

در جنگ روایت ها دو مولفه اصلی وجود دارد:

۱- زمان       ۲- جذابیت

منظور از زمان، سرعت و چابکی است یعنی رسانه بتوانند خیلی سریع اولین روایت را به افکار عمومی ارائه کند. هرچه رسانه بتوانند اولین روایت را با سرعت بالاتری به مخاطب ارائه دهد احتمال اثرگذاری بالاتری خواهد داشت.

دومین مولفه جذابیت است، یعنی روایت اول را هنرمندانه و جذاب به گونه‌ای طراحی کند که بر جان مخاطب بنشیند.

آیا من یک احمق هستم یا یک انسان دارای تعقل؟

 

رسانه‌ها دارند چه کار می کنند؟

  • رسانه‌ها در فکر و ذهن ما تغییر ایجاد می‌کنند
  • در ذائقه و میل و گرایش های ما تغییر ایجاد می‌کنند و در نهایت در رفتار ما

 پس با این حساب باید سراغ مطلب مهم دیگری بنام « اقناع مخاطب »برویم که چه کار کنیم که مغلوب فرآیندهای اقناعی نشویم؟

 با تعقل به دنبال کشف حقیقت برویم.

دنبال حقیقت رفتن؛ یعنی یک پیام را فقط از یک رسانه نگیریم بلکه به دنبال رسانه‌های مختلف برویم.

اغراض را بررسی کنیم؛ یعنی رسانه‌ها و افرادی وجود دارند که از دامن زدن به شایعه سودهایی می‌برند.

نظرات مخالف را هم بشنویم؛ یعنی پیامی را که شخصی به شما منتقل می کند و به نفع شماست بروید و پیام مخالف را هم بشنوید. مثلاً در فتنه سال ۸۸، عده‌ای می‌گفتند هیچ کشته‌ای نداشتیم! من به عنوان یک فرد انقلابی دوست دارم که این حرف را بپذیرم، ولی باید ببینیم شاید جبهه مخالف واقعی تر صحبت می کند. ما که نمی خواهیم صد درصد طرفدار حزب خودمان باشیم اگر خطایی از حزب من یا دوستان من سر زده، گفته شود تا اصلاح کنیم. پس‌ ما فنون اقناع را فقط برای دشمنان نمی خواهیم (ما نمی‌خواهیم مغلوب رسانه‌ها شویم).

چرا راجع به این ترور هنوز که هنوز است اطلاعات دقیقی به دست نیامده؟

۱- داشتن معذوریت به خاطر امنیتی بودن بخشی از مباحث ترور

۲- عملکرد رسانه‌ها

 

رسانه‌های منفعل یا قارچ های سمی؟

  انفعال رسانه‌ای باعث شده که سوالات در ذهن مخاطب به صورت زیان آوری شکل بگیرد.

 ماهیت اصلی سواد رسانه‌ای دوری از انفعال رسانه‌ای است و بی‌توجهی به مولفه های سواد رسانه ای باعث می‌شود که مخاطب رسانه‌ها و کاربران فضای مجازی منفعل باشند. در اتفاق ترور ممکن است خود رسانه‌ها دچار این آفت شوند که روحیه انفعال را در مخاطب پرورش می‌دهند.

 رسانه‌ها در خصوص تروری که رخ داد در بحث شناخت، تحلیل و‌ تبیین و روشنگری و خبر رسانی به موقع و درست عمل نکرده اند که انفعال رسانه ای رخ داده است. می بایستی در انعکاس یک خبر رسانه‌ای بر اساس واقعیت و استاندارد های رسانه ای عمل کنند نه سلیقه غیرحرفه‌ای!!

 در پوشش دادن اخبار مهم با تبعات ملی و فراملی مثل ترور نباید هر رسانه خودسرانه عمل کند. یعنی نباید تصور شود که اگر رسانه‌های داخلی خبرهای مربوط به ترور یا هر حادثه مهم دیگری را به موقع و اصولی منتشر نکنند، مردم دست روی دست میگذارند؛  چرا که آنها اخبار را از منابع دیگری دنبال می‌کنند. پس خودسانسوری و بدسانسوری سبب می‌شود که جلوی واقعیت اصلی گرفته شود.

متاسفانه رسانه‌های جمهوری اسلامی در ترور شهید فخری زاده به خوبی عمل نکردند و مشاهده گردید که مثلاً رسانه‌ها از گفتن کلمه «هسته‌ای» منع شده اند!! اما چرا؟؟

 وقتی اراده سیاسی برای انتقام سخت وجود نداشته باشد و از طرف دیگر عده‌ای مردم را به صبر دعوت می‌کنند و انتقام را به فرصتی مناسب موکول می‌کنند، این برای مردم به منزله بی معنی شدن واژه « انتقام » است.

 نکته اصلی اینجاست که رسانه‌ها علاوه بر اینکه رسالتی در خصوص مخاطبان بالفعل دارند بایستی در خصوص حوادث گذشته هم مسئولیت داشته باشند. چرا که سیاست تولید و سیاست انتشار دو مقوله جدا از هم است و باید برای اتفاقات گذشته هم تولید محتوا داشته باشیم.

یکی از مهمترین مواردی که در مواقع بروز بحران ها احساس می‌شود حضور تیم حفاظت رسانه ای در صحنه و اطلاع رسانی لحظه به لحظه آن ها از بحران هاست. چرا که زمانی که مردم احساس کنند رسانه‌های داخلی در متن حوادث حضور داشته و آنچه واقعیت است گزارش و منعکس می کنند دیگر نیازی به مراجعه به رسانه‌های خارجی احساس نمیکنند و هر آنچه که مورد نیاز خوراک خبری خود می‌دانند از رسانه‌های داخلی و خودی تغذیه می‌کنند.

 « پازل عملیات روانی دشمن را تکمیل نکنید.»

دشمن با ایجاد شبهه ها و‌تشویش اذهان سعی در برهم زدن امنیت روانی را دارد. پس در جریان باشیم تا در جریان کاذب غرق نشویم.

 دلسوز کسی نیست که بلندتر عیب خانه را در کوچه فریاد می‌زند، دلسوز شهید فخری‌زاده بود که با همه ناملایمات در همین دولت افتخارات بزرگی برای ایران آفرید.

 همچنین در مورد دیگر رسوایی خبرگزاری دولت برای فرار از انتقادها نسبت به درز اطلاعات دانشمندان هسته‌ای بود، که در «خبرگزاری ایرنا» تصاویری از مراسم اهدای نشان خدمت به خاطر اقدامات هسته‌ای شهید فخری زاده را به عنوان« نشان خدمت برجام» بر سینه فخر ایران منتشر کردند. این در حالی است که نشان و تقدیر یاد شده مربوط به فعالیت‌های شهید در زمینه پدافند هسته‌ای بین سال های ۹۴-۹۲، یعنی دوران ماقبل برجام بوده است.

 همه این موارد گفته شده به این خاطر است که افزایش سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی مردم باعث می‌شود اولاً جامعه تحت تاثیر اخبار جعلی واقع نشود و راحت اخبار جعلی را شناسایی کنند و ثانیاً اخباری که محتوای آنها باعث اضطراب در جامعه می شود را کنار بگذارند.

نقش رسانه‌های جریان اصلی در تولید محتوای موثر به منظور خنثی سازی شایعات و اخبار جعلی و جریان‌سازی رسانه‌های خارجی این است که به موقع به تولید محتوا و انتشار آن بپردازند. با این کار، طبیعتاً رسانه‌های بیگانه و غیر رسمی جای آن را پر نکرده و در نتیجه از رواج بازار شایعات و اخبار جعلی کاسته می‌شود. در این صورت مخاطب اقناع  شده و از اقناع مخاطب می‌‌توان در جریان سازی و مدیریت رسانه‌ها استفاده کرد.